به گزارش راهبرد معاصر؛ تقریباً کمتر مناسبت مزین شده ای به نام امام حسن (ع) و موضوع صلح حضرت با خلیفه اموی بوده که پس از حواشی فراوان، نقل محافل سیاسی داخلی نشود؛ اگرچه صحت و سقم تطبیق تاریخ معاصر با سیره زندگی حضرات معصومین سلاماللهاجمعین جزء رسالتهای این نوشتار نخواهد بود، اما قطعاً استفاده ابزاری و بدون درکِ موقعیت و شرایط هر برههای از تاریخ را نمیتوان محق دانست. روزهای پایان ماه صفر و مصادف بودن آن با موضوع شهادت دومین لنگرگاه عالم معنا، امام حسن مجتبی (ع)، نقطه آغازین بسیاری از کنش و واکنشهای سیاسی میان دولت و مجلس و یا بیان صریح تر، شخص رئیسجمهور و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم شد. اینکه ما در درک گزارههای مؤثر وضعیت امروز کشور دچار افراط و تفریط شده و با التهاب آفرینی در سطوح عالی تصمیم گیری در نظام، منطق ِ سیاسی خود را بازیچه ی طرح های زودگذر کرده، قطعاً صدماتی جدی را در ساختار سیاسی کشور به همراه خواهد داشت. این صدمات در برخی موارد مقطعی و در مواردی نیز ادامهدار خواهد بود. مجتبی ذوالنوری در توییتر خود با نام بردن از رهبر معظم انقلاب و موضوع اعدام رئیسجمهور، بدعت خطرناکی را پایهریزی کرده که قطعاً طبعات اصلی آن دامنگیر کلیت جبهه انقلاب خواهد شد. از این روی باید دید که میان استفاده از نام حضرت آیتالله خامنهای و ولایتپذیری برخی از گعدههای سیاسی چه میزان همسنخی وجود دارد. در بخشهای بعد در خصوص انحرافی بودن این موضوع نکاتی را اشاره خواهیم کرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار ویدئو کنفرانسی با نمایندگان مجلس یازدهم از کلمات انگیزشی استفاده نموده که کمتر سابقه در میان ادوار دیگر مجلس داشته است، من جمله «مجلس امید و انتظار مردم از قویترین و انقلابیترین مجالس پس از انقلاب متشکل از؛ جوانان پرانگیزه با ایمان و پر توان تحصیلکرده و کارآمد مدیران انقلابی و اجرایی پیشکسوتان دارای سوابق نمایندگی مجلسی بسیار خوب و امیدبخش بهدردبخور». این نوع نگاه، وظیفه سنگین تری را به دوش نمایندگان مجلس یازدهم واگذار کرده است که در صورت هر گونه لغزش یا ورود به حواشی باعث خواهد شد که ساحت متفاوت مجلس یازدهم دستمایه چالش های سیاسی گروه های دیگر قرار گیرد. برخی نمایندگان برخلاف سفارشات مقام معظم رهبری در خصوص حضور دولت تا آخرین روز حیات و نیز کار جمعی و قطعی دولتمردان برای رفع مشکلات، درصدد آن بودند که برخلاف منویات رهبر معظم انقلاب، دولت را زودتر از اتمام کار خود، از گردونه خارج کنند. این مسئله به قدری ساده انگارانه بوده که حتی اگر دانش کوچکی در خصوص قانون اساسی و یا کارکردهای دولت در دوران پسااستیضاح داشتند، شاید کمتر نسبت پرتاب این سنگ بزرگ اصرار میورزیدند. جناب آقای ذوالنوری باید توجه داشته باشند که در انقلابیگری تبری جستن از آمریکا و آتش زدن پرچم و مرام استکباری به نوعی یک «ارزش» محسوب میشود، اما ولایتپذیری تام و دنبالهروی از نگاه رهبر معظم انقلاب به مسائل یک «شرط حتمی و قطعی» است که نمیتوان آن را در عدم درک درست و اجرای آن را در پشت ارزش هایی چون روحیه استکبارستیزی پنهان کرد.
دولت به خودی خود در موقعیت پایین از منظر اقبال عمومی قرار دارد، این اُفت محسوس نیز نتیجه بسیاری از تصمیمات کلان مدیریتی و مهم تر از همه وضعیت معیشتی مردم است. یعنی مردم، خود به عنوان بزرگترین داوران و گاهاً کارشناسان خواهند فهمید که کدام جریان و به چه بهایی وضعیت امروز کشور در برخی حوزهها را به نوعی معلق مباحثی کرده که یک (یا شاید چندین بار) نتیجهی بیباری ِ خود را پس داده است. رفتار برخی نمایندگان در تنش آفرینی با دولت، به جای تمرکز بر طرح های گشایش بخش برای طبقه مستضعف جامعه به عنوان ولی نعمتان ایران اسلامی گاهاً این سئوال را در اذهان عمومی مطرح میکند که آیا واقعاً حضور این نمایندگان در دایره استیضاح روحانی می تواند یک پروژه سیاسی چند ضلعی از انتخابات 1400 باشد؟
سردمداری برخی نمایندگان نزدیک به محمود احمدینژاد و دولتهای وی و نیز بازتاب یک همایش گعدهای در قم، آن هم در میان کانالهای قارچگونهی جریان انحراف نشان میدهد که برخی آقایان به جای عملیاتی کردن منویات مقام معظم رهبری و رفع مشکلات مردم به دنبال ایجاد اتصال با یک گروه انحرافی در آینده سیاسی کشور هستند. قطعاً نمد ِ استیضاح روحانی برای افراد کلاهی نمی دهد، اما وقتی بیشتر به وضعیت امروز می نگریم، خواهیم دید که بسیاری از ناکامان مجلس یازدهم (راه نیافته در لیستها) که عموماً نزدیک به طیف پایداری بودهاند در تلاش برای اجرایی ساختن نامه گستاخانه احمدینژاد در سال 96 خطاب به رهبر معظم انقلاب برآمده اند. تلاش نهایی این گروه لزوماً برای کاهش فاصله میان طیف خاصی از جبهه پایداری و انحرافی است. اما نتیجه، وارد کردن این حاشیه پردازی اخیر (تهدید مقامات نظام و نیز طرح موضوع استیضاح روحانی) به رزومه انتخاباتی نامزد نهاییشان بوده که عملاً به نوعی روی نگاه منفی مردم نسبت به عملکرد دولت های روحانی، قصد موج سواری آن هم بدون درک شرایط کشور در میانه ی فشار حداکثری دارد.
نتیجتاً افرادی که یا با برچسب انقلابی بودن و یا در ادعای انقلابی بودن وارد عرصه سیاست شده اند سعی بر اجرایی کردن اهدافی داشته که عموماً ساکنین کاخ سفید دهه ها نسبت به آن برنامه ریزی کرده اند [سقوط دولت در ایران]. شایسته است تا برخی نمایندگان مجلس با فاصله گیری از این افراد، تمرکز حداکثری خود را برای رفع تأثیرات فشار حداکثری آمریکا بر ملت متمرکز کرده و فضای سیاسی کشور را چند ماه مانده به انتخابات 1400 آلوده سیاسی بازی هایی ننموده که در مقام اول ضربه به مشی انقلابی و مجلس یازدهم خواهد زد و در مقام دوم باعث ایجاد گرهی بر گره های عملکرد نامطلوب دولت خواهد شد.